2-3-7- کارکنان و بهرهوري 27
2-3-8- به روز بودن و بهرهوري 28
2-3-9- نقش تأمين کنندگان در بهرهوري واحدها 29
2-3-10- دولت و بهبود بهرهوري واحدهاي توليدي 32
2-4- بهرهوري در واحدهاي مرغ گوشتي 34
2-5- مطالعات داخلي و خارجي 36
2-5-1- مطالعات داخلي 36
2-5-2- مطالعات خارجي 39
2-6- جمعبندي مطالعات و ارائه مدل مفهومي تحقيق 40
فصل سوم: روش پژوهش
3-1- مقدمه 42
3-2- روش تحقيق 42
3-3- جامعهي آماري 43
3-5- ابزار پژوهش 44
3-6-1- اعتبار (روايي) و پايايي پرسشنامه 44
3-6-2- پايايي پرسشنامه 45
3-7- روش تجزيه و تحليل دادهها 46
فصل چهارم: تجزيه و تحليل دادهها
4-1 مقدمه 48
4-2 ضريب اطمينان پژوهش 48
4-3 معرفي روشهاي آماري مورد استفاده 48
4-4 ارائه و تحليل نتايج 49
4-5 بررسي فرضيهي نرمال بودن هريک از متغيرها 53
4-5-1 روش توصيفي (رسم نمودار هيستوگرام) 53
4-5-2 روش استنباطي (آزمون کلموگروف-اسميرنف) 56
4-6 بررسي فرضيات تحقيق 57
فصل پنجم: نتيجهگيري، بحث و پيشنهادات
5-1- مقدمه 64
5-2- خلاصهي تحقيق 64
5-3- بحث و نتيجهگيري 65
5-4- پيشنهادات 71
5-5- محدوديتهاي تحقيق 72
5-6- زمينهي تحقيقات آتي 72
منابع 73
منابع فارسي 73
منابع لاتين 76
ضمائم 78
جدول شماره 3-1: ضريب آلفاي کرونباخ براي هريک از زير بخشهاي پرسشنامه و کل پرسشنامه 46
جدول شماره 4-1: توزيع سني گروه نمونه 49
جدول شماره 4-2: توزيع تحصيلات گروه نمونه 50
جدول شماره 4-3: توزيع جنسيت گروه نمونه 51
جدول شماره 4-4: توزيع سابقه کار گروه نمونه 51
جدول شماره 4-5: توصيف متغيرهاي مورد مطالعه 52
جدول شماره 4-6: آزمون کلموگروف-اسميرنف 56
جدول شماره 4-7: آزمون مقايسه ميانگين با عدد ثابت 57
جدول شماره 4-8: آزمون مقايسه ميانگين با عدد ثابت 58
جدول شماره 4-9: آزمون مقايسه ميانگين با عدد ثابت 58
جدول شماره 4-10: آزمون مقايسه ميانگين با عدد ثابت 59
جدول شماره 4-11: آزمون مقايسه ميانگين با عدد ثابت 60
جدول شماره 4-12: آزمون مقايسه ميانگين با عدد ثابت 60
جدول شماره 4-13: آزمون مقايسه ميانگين با عدد ثابت 61
جدول شماره 4-14: نتايج آزمون فريدمن براي رتبهبندي متغيرهاي تحقيق 61
جدول شماره 4-15: رتبهبندي متغيرهاي تحقيق به منظور اولويتبندي آنها براساس آزمون فريدمن 62
نمودار شماره 4-1: توزيع سني گروه نمونه 49
نمودار شماره 4-2: توزيع تحصيلات گروه نمونه 50
نمودار شماره 4-3: توزيع جنسيت گروه نمونه 51
نمودار شماره 4-4: توزيع سابقه کار گروه نمونه 52
چکيده
هدف اين تحقيق بررسي و شناسايي عوامل مؤثر در بهرهوري واحدهاي توليد مرغ گوشتي شهرستان مراغه بوده است. اين پژوهش توصيفي و از نوع پيمايشي بوده و ابزار پيمايش در اين تحقيق پرسشنامه بوده است. براي جمعآوري اطلاعات مربوط به آزمون فرضها از پرسشنامهي محقق ساخته استفاده شد. به اين صورت که بعد از انتخاب نمونههاي مورد نظر از جامعهي آماري مورد مطالعه که شامل کليهي مديران واحدهاي توليد مرغ گوشتي در شهرستان مراغه بودند که به علت کمي جامعهي آماري، نمونهگيري انجام نشد و همهي مديران براي شرکت در تحقيق انتخاب شدند. پرسشنامهها به تعداد مورد نظر تکثير و با مراجعهي حضوري به هر يک از واحدها در اختيار پاسخگويان مطالعه قرار گرفت. بعد از جمعآوري اطلاعات، دادهها با استفاده از نرمافزار آماري SPSS نسخهي 18 مورد آناليز قرار گرفت. سپس در بخش استنباطي با استفاده از آزمون t تک نمونهاي و آزمون فريدمن، فرضيات پژوهش آزمون شدند. نتايج نشان داد که بهبود مصرف انرژي، سابقهي مدير و کارکنان، ميزان سرمايهي توليدي، اندازهي واحد، آموزش و ترويج، استفاده از تکنولوژيهاي جديد و قيمت نهادهها بر بهرهوري واحدهاي توليدي مرغ گوشتي مؤثر ميباشند.
کلمات کليدي: بهرهوري، جوجه گوشتي، شهرستان مراغه
فصل اول:
کليات تحقيق
1-1- مقدمه
اهميتي که صنايع کوچک در توسعهي اقتصادي کشورها دارند، توجه روزافزون سياستگذاران را در جوامع مختلف به دنبال داشته است. اصولاً در بيشتر کشورهاي توسعهي يافته جهان، اتخاذ سياستهاي مربوط به حمايت از بنگاههاي کوچک و متوسط به منظور کاهش فقر و ايجاد اشتغال، از مهمترين اولويتهاي توسعهي دولتها محسوب ميشود. ميزان موفقيت دولتها در فراهم آوردن شرايط مناسب براي فعاليت بخش خصوصي که بخش اعظم آنها در چارچوب بنگاههاي کوچک و متوسط فعاليت ميکنند و در واقع ستون فقرات صنعت بيشتر کشورها را تشکيل ميدهند، از عوامل تعيين کنندهي عملکرد بخش صنعت محسوب ميشوند (تهاميپور و شاهمرادي، 1386).
از آنجايي که مهمترين عامل يا اهرم اصلي کاهش يا افزايش بهرهوري سازمان، منابع انساني آن است لذا يکي از مسائلي که مديران سازمانهاي پيشرو را در دهههاي آينده درگير خود خواهد ساخت، تلاش براي افزايش بهرهوري شغلي کارکنان است. اندازهگيري بهرهوري يکي از اساسيترين فعاليتهايي است که در سطوح مختلف ميتواند راهگشاي مديريت در تصميمگيري باشد. اندازهگيري بهرهوري در سطح بنگاهها، راهنماي مديران ارشد در زمينهي تأمين و تخصيص منابع رشد توليد از جمله نيروي انساني و سرمايه ميباشد. مديران به کمک نتايج حاصل از تحليل شاخص بهرهوري کل عوامل توليد ميتوانند بنگاه تحت مديريت خود را از نظر سرمايهبر بودن و يا کاربر بودن بهتر شناخته و تصميمات درستي در زمينهي تزريق منابع جديد به بنگاه اتخاذ نمايند.
گوشت مرغ در سالهاي اخير به طور وسيعي جهت تغذيهي انسان و تأمين پروتئين مورد نياز به کار رفته است. پرورش مرغ گوشتي به دليل رشد سريع، سهولت تغذيه، استفاده از فضاي بسته، تراکم و ضريب تبديل بهتر نسبت به ساير محصولات پروتئيني و همچنين دارا بودن مواد مورد نياز بدن انسان از مزاياي خاصي برخوردار است؛ ولي به دليل رعايت نشدن اصول صحيح مديريتي و استانداردهاي فني در توليد و پرورش مرغ، خسارات قابل توجهي در وهلهي اول به توليدکنندگان و سپس به جامعه و اقتصاد ملي وارد شده است (دشتي و يزداني، 1375).
آنچه در اين پايان نامه مورد بررسي قرار ميگيرد، بررسي و شناسايي عوامل مؤثر در بهرهوري واحدهاي توليد مرغ گوشتي ميباشد. به همين جهت اين تحقيق با ارائهي مقدمهاي کوتاه و بيان مسأله در فصل اول که کليات نام دارد، شروع ميشود، همچنين در اين فصل مفاهيم کليدي و اهداف و فرضيههاي تحقيق هم گفته ميشود. در فصل دوم مباني نظري به همراه بررسي منابع و تحقيقات پيشين در مورد موضوع صورت ميگيرد. فصل سوم اين مطالعه، متدولوژي پژوهش به همراه مراحل اجرا را با ذکر جزئيات بازگو خواهد کرد. در فصل چهارم، نتايج تحقيق آورده ميشود و در فصل پنجم نتيجهگيري و بحث ميآيد و پيشنهاداتي ارائه ميشود.
1-2- بيان مسأله
از ديدگاه برنامهريزي و توسعهي اقتصادي، غذا هم به عنوان کالاي اقتصادي و هم به عنوان يکي از محورهاي اصلي توسعه، نقش بنيادي در تأمين استقلال کشور و سلامت جامعه دارد. از آنجايي که محصولات دامي و طيور يکي از منابع مهم و ضروري مواد غذايي است و با توجه به اهميت صنعت دامي در عصر حاضر، واحدهاي توليدي دامي نقش مهمي در تأمين غذا در کشور به عهده دارند. طبق بررسيهايي که در ايران به طور پراکنده در واحدهاي توليدي دامي انجام شده است، نشان داده شده است که سطح بهرهوري و راندمان در ايران پايينتر از استاندارد ميباشد (حسيني و همکاران، 1390).
بهرهوري از جمله عواملي است که دوام و بقاي بنگاهها را در دنياي پررقابت فعلي تضمين ميکند. حاکم شدن فرهنگ بهرهوري، موجب استفاده بهينه از کليه امکانات مادي و معنوي سازمانها ميشود و دائماً توانها، استعدادها و امکانات بالقوهي بنگاهها شکوفا ميشود (راکوتواريزوا1، 2008).
امروزه تمام کشورهاي جهان در پي بدست آوردن پيشرفتهايي در زمينهي بهرهوري هستند، بدين معني که بتوانند با مصرف منابع کمتر به مقدار توليد بيشتري دست يابند. بهرهوري عبارتست است از استفادهي مطلوب، مؤثر و بهينه از مجموعه امکانات، ظرفيتها، سرمايهها، منابع و فرصتها. به عبارت ديگر، بهرهوري، استفادهي مؤثر و بهينه از زمان و ارزش حاصل از سرمايه، عمر، فکر، انديشيه و توانها و استعدادها در يک واحد زمان و استفادهي مطلوب از همهي امکانات است (رفيعي و همکاران، 1390).
اندازهگيري بهرهوري به دليل اهميت آن در ارزيابي عملكرد سازمانها، همواره مورد توجه محققان بوده است. ضرورت رعايت اصل بهرهوري در استفاده از منابع و امکانات موجود در دستيابي به اهداف سازماني و تلاش در جهت افزايش آنها، بر کسي پوشيده نيست. يکي از راههاي بهبود و پيشرفت اقتصادي و روزافزون يک واحد توليدي صنعتي، اندازهگيري بهرهوري آن است و براساس اندازهگيري و تجزيه و تحليل شاخصهاي بهرهوري، فرصتهاي بهبود تعريف ميشود و چرخهي بهبود را ميتوان انجام داد (ميري و همکاران، 1387).
بهرهوري استفادة مؤثر و کارآمد از وروديها يا منابع براي توليد محصول يا ارائة خروجيهاست. وروديها (نهادهها) منابعي از قبيل مواد اوليه، ابزارآلات و تجهيزات، نيروي کار و زمين و ساير موارد هستند که براي خلق خروجي يا ستاده (محصولات توليدي، خدمات ارائه شده) استفاده ميشوند. اندازهگيري بهرهوري براي هر سازمان ضروري است و اين امر به حدي حائز اهميت است که ميتوان با برقراري و اجراي يک سيستم اندازهگيري بهرهوري به نقاط قوت و ضعف يک سازمان توليدي پي برد (حاجي رحيمي و کريمي، 2009).
يک واحد توليدي در واقع قسمتي از شرکت است که به تکميل محصول نهايي، توليد محصول يا ارائه خدمت خاصي ميپردازد. اين سطح از توليد ميتواند جزو واحد، گروه توليدي، خط توليد و سالن توليد لحاظ شود. بررسي بهرهوري در اين سطح علاوه به عوامل متعددي همچون مديريت مجموعه، نيروي کار، سرمايهي واحد، انرژي، عوامل خاص و تکنولوژيکي چون ماشينآلات و قيمت نهادهها و محصول وابسته است (روتان2، 2002).
يكي از شاخصههاي بهرهوري در واحدهاي توليدي استفادهي بهينه از انرژي است. بهرهوري در استفاده از انرژي در ايران تا پيش از اين در حد قابل قبولي قرار نداشت، چرا كه به دليل قيمتهاي پايين انرژي و هزينهي اندكي كه واحدهاي توليدي و حتي خانوارها از اين بابت متحمل ميشدند، انگيزهي چنداني براي استفادهي بهينه از انرژي در هر دو بخش وجود نداشت. در حال حاضر نيز با افزايش قيمت حاملهاي انرژي، چرخهي توليد قبلي بهرهوري چنداني نداشته است و بيشتر واحدهاي توليدي تلاش ميکنند تا در زمينهي استفاده از انرژي روشهاي جديدتري را به کار گيرند تا بهرهوري بالاتري بدست آورند (دشتي و شرفا، 2009).
ميزان بهرهي فردي مدير و شاغلين تحت تأثير عوامل ملموس و غيرملموس نظير اندازهي تجهيزات، شرايط کار، فرآيندها، آگاهي و انگيزش قراردارد. يک مدير باسابقه ميتواند با برخي تصميمهاي مهم بهرهوري را در يک زمان حساس ارتقا بخشد (محمدنژاد و همکاران، 2008).
مديران واحدهاي توليد مرغ گوشتي هم امروزه با بهرهگيري از تکنولوژيهاي جديد و روشهاي جايگزين سعي در بالا بردن بهرهوري در واحدهاي خود هستند. چرا که با قيمت بالاي نهادههاي مصرفي در اين واحدها، از نظر اقتصادي مقرون به صرفه نيز که واحدهاي با بهرهوري پايين به کار در اين زمينه ادامه بدهند (برنتسن3، 2009).
آذربايجانشرقي با داشتن ظرفيتهاي مهم توليدي و